سلام دوست جونای خیلیییی عزیزم. اومدم ازتون اجازه بگیرمو برم مرخصی تا امتحانای خودمو پسر بزرگه تموم شه. ت امتحانامون یه ماه جلو افتاده و به همون نسبت حجم درسامون چند برابر شده. کلی درگیری ذهنی پیدا کردم! نه میتونم روی رژیمم تمرکز کنم نه روی درسم. با اینکه تجربه بارها به من ثابت کرده که دور شدن از اینجا یعنی اضافه وزن ولی من همه ی تلاشم رو میکنم که حداقل وزنم ثابت بمونه. نبینم وقتی برگشتم وبلاگی ترکیده باشه هاااااا! .

هرگز از رویاهای خود دست برندارید! همه عجله دارند . بعد می بینند که این ها مقولاتی تهی و بی معنا هستند . از این رو به دویدن ادامه می دهند. الان خودمم دقیقا نمیدونم قراره دوباره سر رژیم برگردم یا نه. راجع به این چند ماه هم نمیخوام چیزی بنویسم. فقط اینکه وب دوستان رو میخوندم اما واقعا از اون موقع هایی بود که اصلا حرف زدنم نمیومد.

Dançando o bailado das minhas fantasias. Seja qual for a definição que encontremos para a palavra, na realidade ela será sempre um capricho da nossa imaginação. Mas maravilhoso é o facto de existir sempre a possibilidade de se realizar. À minha mestre pla confirmaçã.